اهالی کوی جهاد

جهادعلمی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

جهادعلمی دانشجویان دانشگاه صنعتی اصفهان

اهالی کوی جهاد

سالهاست که جنگ پایان یافته ولی هنوز عطش شهادت بر لبهای خشک و ترک خورده ی بشر تازیانه می زند. آن زمان که دروازه های بهشت باز بود هر کس با حرفه ای خود را به آن باب می رساند و ما نسل سومی ها هم که دستمان در گیر صفر و یک است بابی را گشودیم تا جرعه ای را تا شهادت بنوشیم . افتخار ما اینست که سرباز ولایت فقیه هستیم هرچند دستمان خالیست اما دل های مان پر است از عشق به ولایت . دلهای ما پر از عشق جهاد و شهادت است .
بـا نـام و یـاد خــدا بر آن شدیم تا در جـنــگ نــرم از تیـرهای ماهواره های ملعون به ماه پاره خود جلوگیری کنیم.

آخرین نظرات
نویسندگان

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دغدغه های فرهنگی» ثبت شده است

این آبی که در رودخانه ها و دریاهاست، همه کثافت ها و ناپاکی های ما را پاک می کند، بشر هرچه ناپاکی کثافت و زشتی دارد، با این آب برطرف می کند و از آن، سلامت و طهارت و زیبایی می گیرد. اما خود این آب کثیف می شود و احتیاج به تمیز شدن دارد. این تمیز شدن، با عروج انجام می گیرد. عروج می کند و باران می شود و تمیز می شود و بر می گردد. این حرکت دائمی لازم است. کسانی که اهل معرفت اند، معلم بشر اند و انسان ها به آن ها مراجعه می کنند؛ باید معراجی برای خودشان درست کنند. بدون معراج نمی شود؛ ما فاسد می شویم... این معراج نماز است، ذکر است، توجه به خداست. بخصوص اجتناب از گناه است.


بریده ای از کتاب دغدغه های فرهنگی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۹۵ ، ۱۴:۰۰
من یک جهادی ام
هرچه بار سنگین تر هرچه غم و غصه و دغدغه کار بیشتر باشد ارزش معنوی کار بالاتر است.شمایی که با تحمل زحمت خدمتی را انجام می دهید با آن کسی که بدون آن تحمل زحمت همان خدمت را انجام می دهد مساوی نیستند بلکه ثواب خدا بهتر،ماندگارتر و باارزش تر است.
هرکس برای خدا کار کند خدا هم تمام امکانات و علم و قدرت خودش و سنت های آفرینش را در خدمت او قرار خواهد داد.استفاده از این فرصت و موقعیت که خدا به شما داده تا بتوانید این بار سنگین را بردارید بزرگترین کار شماست.اصلا بزرگ ترین افتخار این است که خدا مارا بنده خودش بداند و از ما بخواهد این بار را برداریم.
باید در این راه با تلاش بیشتر،با کوچک دیدن مشکلات و بلند برداشتن گام ها و داشتن اخلاص و کمک از خدا انشاا.. راه را ادامه دهید.


بریده ای از کتاب دغدغه های فرهنگی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۳۲
من یک جهادی ام


درد آنجاست که تلاش بکنیم اما خدا آن را قبول نکند بخاطر اینکه اخلاص ما در آن کم است.حرکت شما باید مورد قبول و رضای خدا باشد.اصل کار کسب رضا و مغفرت خداست.نسبت به آینده باید خودمان را برای خدمت در هرجا به هرگونه آماده کنیم بدون اینکه قبلا در جایی خدمت خود را نشان و مشخص کرده باشیم.
در جمهوری اسلامی هرجا قرار گرفتید همان جا را مرکز عالم بدانید و آگاه باشید که همه کارها به شما متوجه است.برای همیشه خودتان را آماده نگه دارید تا انقلاب به هر طریق که اقتضا می کند از شما استفاده کند.هرجا هستید هرکاری که احساس می کنید انقلاب بدان نیاز دارد آن را انجام دهید.کارایی انسان به این است که از روی اخلاص و صدق و نیت صحیح کاری را که به عهده اش است انجام دهد تا انسان تلقی شود و ماشین نباشد.

 

بریده ای از کتاب دغدغه های فرهنگی


۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۳۱
من یک جهادی ام


1)کار تشکیلاتی را گسترده و حجیم نکنید. وقتی حجم کار زیاد شد و روز به روز هم گسترده تر اش کردیم مشکلاتی بوجود می آید.
 
2)دل خوش کردن به یک تفکر مجرد:یعنی اینکه فکر کنیم که حالا ما مشغول کاریم دیگر بیشتر از این چکار کنیم؟! سعی نمی کنیم نیازهای فکری و عملی را بشناسیم و برای رفع آنها تلاش کنیم.
 

3)عجله کردن: احساس اینکه دیر شده و شتاب و سرعت باید داشت غیر از عجله دست و پا گیر است.

 

بریده ای از کتاب دغدغه های فرهنگی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۲۹
من یک جهادی ام
 
باید نوآوری کنید. همه قدرت های انسانی و فکری خودتان را بکار بیاندازید برای اینکه حرف حق را با شیوه های نو، با زبان های جدید و با استدلال های تازه بیان کنید. کار فرهنگی باید هوشمندانه باشد. انبوه کار فرهنگی مهم نیست بلکه انتظار کار فرهنگی چیده شدن، گزیده شدن و هرکاری در جای خود قرار داشتن است و باید هوشمندانه باشد. ما اعتماد داریم که بهترین راهی که می تواند هدایت الهی و انقلاب را در ذهن ها و جان ها بنشاند تشکیلات است و تشکیلات یعنی نظم، تقسیم وظائف، ارتباط و اتصال و زنجیره ای کار کردن. هیچ کاری در دنیا بدون تشکیلات پیش نمی رود. انقلاب هم بدون تشکیلات پیش نرفت و پیروز نشد. شکل کامل یک تشکیلات درست این است که باید خود در جمع حل شود. اخلاق تشکیلاتی یعنی اخلاق اسلامی . اخلاق اسلامی دو تعلیم دارد:
1) با خصلت های بد دائما در خودمان مبارزه کنیم و آن را خنثی کنیم.2)اخلاق نیک را در خودمان بوجود آوریم و رشد دهیم.
 
 
امام صادق(ع):در میان یک جمع نزدیک بهم اگر این سه خصلت نباشد دچار ملامت دشمنان خواهد شد:
1)بهم حسد نورزند 2)با یکدیگر در ارتباط و رفت و آمد باشند 3)با یکدیگر همکاری کنند.
 
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۲۴
من یک جهادی ام


برای یک انقلاب انسان سازی از همه چیز مهمتر است.در نگرش به عرصه فرهنگی کشور ما باید به تربیت نیروی انسانی توجه کنیم. ما اگر نیروی انسانی نداشته باشیم هیچ چیز نداریم. اگر کسی را می توان در زمینه مسائل اخلاقی هدایت و تربیت کرد و انسان چنین کاری را نکند به او ظلم و بی عدالتی کرده است.
 
 
۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۲۳
من یک جهادی ام

تبادل فرهنگی با هدف بارور کردن فرهنگ ملی و کامل کردن آن است و هیچ ملتی بی نیاز از آن نیست. ولی تهاجم فرهنگی این است که یک مجموعه سیاسی یا اقتصادی برای مقاصد خود و اسیر کردن یک ملت بنیان های فرهنگی آن ملت را به زور و به قصد جایگزین کردن با فرهنگ و باور های خودشان مورد هجوم قرار می دهند.تبادل فرهنگی به انتخاب ماست ولی تهاجم فرهنگی به انتخاب دشمن است.
دشمن فهمید با تهاجم نظامی و محاصره اقتصادی نمی تواند این ملت را به زانو در بیاورد و باید عقبه مارا بمب باران کند. عقبه ما همان فرهنگ ماست. منطقه عقبه شامل اخلاق اسلامی، توکل بر خدا، ایمان و علاقه به اسلام است. این ملت برای اینکه حیثیت و کیان حقیقی و انسانی و اسلامی و انقلابی و فرهنگ ملی اش حفظ شود احتیاج به مجاهدت و مقاومت و ایستادگی در مقابل تهاجم دشمن و تهاجم کردن به نقاط ضعف  دشمن دارد. اگر نسل روی کار یعنی نسل جوان روشنفکر و آگاه به اینکه توجه کند که دشمن می خواهد ارزش های فکری و انقلابی او را مورد سوال و تهاجم قرار دهد، نصف بیشتر قضیه حل شده است.
شما در برابر تهاجم دشمن باید موضع هجومی داشته باشید نه موضع دفاعی. مساله فرهنگ و صف آرایی فرهنگی در مقابل دشمن جدی بگیرید. هرکس در این راه کشته شود، در راه خدا کشته شده و هرکس در این راه زحمتی متحمل شود، در راه خدا متحمل شده است. نظام اسلامی باید از خودش دفاع کند و برای دفاع از حقیقت اسلام و انقلاب،حرف گفتنی و سرمایه و ذخیره فرهنگی هم زیاد دارد.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ اسفند ۹۴ ، ۲۱:۲۲
من یک جهادی ام

تهاجم فرهنگی از نگاه دشمن به دو شکل است:

- به تبلیغات،هنر،کتاب،مقاله،رمان،فیلم های وارداتی و تولید دیگر کالاهای فرهنگی بوسیله کسانی که در داخل ایران اسلامی زندگی می کنند ولی دلشان برای ایران و مردمش نمی تپد، پناه آورده اند.
 
- از طرق مخصوص خود حمله به عقاید و پایه های فرهنگی جامعه را شروع می کند تا دل های مردم را  سست کند.
 
 
پ.ن.این روزها که داریم سالگرد انقلاب عزیزمان را جشن می گیریم فراموش نمی کنیم که انقلاب هیچگاه تمام نمی شود و مبارزه همچنان ادامه دارد، پس بیایید بند کفش هایمان را در جبهه ی فرهنگی انقلاب محکم ببندیم. یاعلی
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۲۴
من یک جهادی ام
 
1)مبارزه با طاغوت:
مردم در دوره قبل، طاغوت را می شناختند آن را دیده و لمس کرده بودند و مبارزه با طاغوت در زندگی روزمره از سوی مردم انجام می گرفت. نسلی که می آید باید طاغوت را بشناسد و اگر طاغوت را نشناخت و لمس نکرد، مورد تهاجم دشمن قرار می گیرد.
2)جهاد، تلاش و مبارزه:
در دوران جنگ میدان عملی برای بروز جهاد و مبارزه بود ولی حالا که روحیه جهاد میدان عملی ندارد اگر این روحیه به سمت حضور در صحنه های انقلاب هدایت شود خوب است، اگر نشد به یک روحیه ضد جهادی تبدیل خواهد شد.


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ بهمن ۹۴ ، ۲۰:۰۷
من یک جهادی ام

 
دشمن ایمان ندارد، یقین در قلبش نیست، متکی به سنن الهی نیست، کیدش کید شیطان است و لذا ضعیف است ولی تلاشش انبوه است، ابزارش مدرن و پولش زیاد است. اگر ما در مقابل این حمله بایستیم دشمن قطعا ناکام خواهد شد. اما اگر اندکی سستی به خرج دهیم دشمن با همین حمله خواهد توانست از لحاظ فرهنگی خسارتی به ما وارد کند که آن خسارت ضربه زدن به ایمان نسل جوان است یعنی چیزی که هیچ جایگزینی ندارد،یا ضربه زدن به حرکت انقلابی عموم مردم است.
 
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۴ ، ۲۳:۳۵
من یک جهادی ام

یکی از شعار های قبل و بعد از انقلاب ساده زیستی است.یعنی زندگی ساده و کمتر بهره بردن از جلوه های فریبا. زهد اسلامی یک خصلت انقلابی است. زهد اسلامی و ترک دنیا اصلا به معنای بریدن از مردم و جامعه نیست، به معنای انجام ندادن کار و تلاش و کوشش نیست بلکه به معنای غرق نشدن در شهوت ها و هوس های دنیا، جدی نگرفتن لذت های دنیوی، قربانی نکردن هدف های انقلابی و اصل سازنده اسلام در پیش پای قدرت طلبی ها و دنیاطلبی هاست.
داشتن مال، فرزندان، مقام و عنوان اشکالی ندارد ولی غرق شدن در اینها، هدف قرار دادن اینها و خود را در تکلیفات و تعنیات زندگی منحصر کردن است که آسیب میزند. منظور از دنیا فقط پول و خانه و ماشین نیست بلکه اسم در کردن، تعریف شنیدن، ستایش شنیدن و همه امکاناتی که نفس انسان آنها را میخواهد، دنیا و جلوه های آن است.
۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۸
من یک جهادی ام

1)مسئولین خودی فرهنگ، مثل وزارت ارشاد به این جبهه کم توجهی کردند
2)خود باختگی عوامل جبهه خودی در مقابل شخصیت های جبهه دشمن بخاطر احساس برتری صنفی آن شخصیت ها براین عناصر.
این خود باختگی باید از بین برود.برتری افراد این رشته نسبت به دشمن بخاطر آن جوهر اصلی است که ندارند و آن ایمان اخلاص و عقیده است.
3)در جبهه خودی به دلایلی در پایبندی نظام به حرف ها و آرمان هایش تردیددارد مثل قبول قطع نامه 598 و پایان جنگ که عده ای را مردد در نظام کرد.
4)کشیده شدن پای عناصر جبهه خودی به دعواهای خطی
5)دنیا و جلوه های فریبنده آن:در جبهه خودی برخورد های مادی کم و امکانات ناچیز بود.جلوه های زیباپرجازبه است و چشم و دل هارا میفریبد چنان که بعضی از کسان را فریفت.


پ.ن. 1.اگر کمی بیاندیشیم به خوبی می توانیم مصداق های این سایش ها را در رخدادها و در کلام سیاسیون امروز هم ببینیم. ان شاالله که خدا بصیرت به مان عنایت کند. آمین

پ.ن.2. نکند ما هم در همین نقاط سایش باشیم، با حرف هایمان با فعل و عملمان...


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۴ ، ۱۷:۲۷
من یک جهادی ام

 

 

افرادی پس از از انقلاب،از انقلاب جدا شدند:
1)عده ای که می خواستند هم مردمی باشند و افتخار انقلابی بودن را یدک بکشند و هم در عین حال عیاشی خودشان را داشته باشند.
 
2)کسانی که انتظار داشتند ستاره درخشان انقلاب شوند.این اتفاق از طرف مردم نیفتاد طبیعی هم بود برای همین با انقلاب قهر کردند و رفتند.
 
3)کسانی که جز خباثت و بدجنسی و وابستگی به اردوگاه های ضد انقلاب هیچ انگیزه ای نداشتند.در خدمت انقلاب نیامدند و حتی علیه انقلاب هم کار کردند.
 
روشنفکران مسلمان باید درمیدان روشنفکری فعال باشند و نگذارند میدان روشنفکری بدست یکسری روشنفکر غربی و ضد دین وضد کشور بیفتد ولی میدان روشنفکری میدان مشت و امثال اینها نیست بلکه میدان فرهنگ است،ابزار هایش فرهنگی است.اگر یک ملت بخواهد راه رشد و کمال و پیشرفت را طی کند باید از لحاظ ایمان فکری بجای محکمی متکی باشد.
 
 
پ.ن. میلاد رحمت للعالمین پیامبر نور و رحمت (ص)و فرزند عزیزشان امام صادق (ع) به همه مبارک. ان شاالله ظهور آقایمان را جشن بگیریم صلوات
 
۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۹۴ ، ۲۲:۳۷
من یک جهادی ام

 

دو جبهه از انقلاب اسلامی جوشیدند:جبهه خودی روشنفکری و جبهه خودی هنر.این جبهه ها مثل جنگل هایی هستند که زیر باران انقلاب خود به خود بوجود آمدند و کسی نباید خود را مسئول و دلیل وجود آنها بداند.این دو جبهه در مقابل جبهه عظیم روشنفکری و هنر که اعضایش به انقلاب ایمان نیاوردند،بوجود آمد.
تیغ انقلاب در هیچ جبهه ای کند تر از جبهه روشنفکری و هنر نبود.افراد این جبهه ها باید سعی کنند بامردم باشند و در آن جهتی حرکت کنند که مردم آن جهت را با خون ثبت کردند.باید سعی کنند آلت دست دشمن نشوند،به مردم توهین نکنند و بر مردم تکیه کنند که چه بسا مردم بیشتر از آنها می فهمند.علت پیروزی امام و انقلاب همان تکیه بر مردم و اعتماد به آنها بود.هنرمندان باید بامردم باشند یعنی خواست مردم،احساسات مردم را بپذیرند و در آن خط حرکت کنند.
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آذر ۹۴ ، ۲۱:۳۴
من یک جهادی ام


بسم الله الرحمن الرحیم

 

«عزیزان من فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چراکه فرهنگ به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم. اگر این هوا تمیز باشد آثاری دارد و اگر کثیف باشد آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مانند هواست.

 ان شاالله تصمیم داریم گزیده هایی از کتاب "دغدغه های فرهنگی" که شرح مزجی از یکی از سخنرانی های رهبر عزیز است را بصورت هفتگی در وبلاگ بگذاریم. به این امید که موجی هرچند کوچک از جریان عظیم انقلاب بسوی ظهور باشیم .

 

 

جریان روشنفکری بیمار

روشنفکر کسی است که با اندیشه ای آزاد در محیط اجتماعی زندگی میکند. از مسائلی آشناست که عامه مردم از آن آگاه نیستند.روشنفکر باید مغز های بی خبر و ساده اندیش را توجیه کند و معلم مردم باشد. بهترین روشنفکر کسی است که سخنش با عملش همراه باشد خطر پذیر باشد و بر مردم منتی نداشته باشد.
متاسقانه از اول قشر روشنفکر ما بیمار،وابسته به غرب و بی ایمان متولد شدند.مطالبه علم از هر نقطه جهان اشکالی ندارد ولی روشنفکران آن روز فقط در فکر مطالبه علم نبودند بلکه دچار دو مشکل شدند:
1)بغیر از علم همه رویداد ها و عوارض غرب را باخود آوردند،اخلاق،لباس،علم،فرهنگ و معرفت غرب را باخود می آوردند
2)بعد از برگشت دیگر برای جامعه و ملت خودشان کمترین ارزشی قائل نبودند.عقیده روشنفکران به عقب ماندگی ایرانیان بود.علت اصلی این عقب ماندگی جنگ های خانمان برانداز میان قدرت طلبان و میان خانواده های ایرانیان بود که باعث شد ما از تعقیب جریان های علمی و فکری جهان عقب بمانیم.بجای گفتن عقب ماندگی ها باید بروید درس بخوانید و یاد بگیرید و بتمامی فرهنگ و تمدن 1400ساله خود رجوع کنید نه اینکه همه را نادیده بگیرید.
 
 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ آذر ۹۴ ، ۰۰:۱۰
من یک جهادی ام