تهاجم فرهنگی از نگاه دشمن به دو شکل است:
تهاجم فرهنگی از نگاه دشمن به دو شکل است:
پ.ن. 1.اگر کمی بیاندیشیم به خوبی می توانیم مصداق های این سایش ها را در رخدادها و در کلام سیاسیون امروز هم ببینیم. ان شاالله که خدا بصیرت به مان عنایت کند. آمین
پ.ن.2. نکند ما هم در همین نقاط سایش باشیم، با حرف هایمان با فعل و عملمان...
در مسائل باید از دو افراط دوری کرد:
زیباترین باران ها در افریقا می بارد
در "گیسلو"
"کادونا"
خونین ترین روز عاشوراست
بزرگترین فریاد
اربعین است
و سرخ ترین خبر
در "زاریا" ست
و تا هنوز شیعیان دو گروه اند
یکی تیر می خورد و یکی مدال می گیرد
یکی تبعید می شود و یکی تبلیغ می شود
با اتصال دائم و پر سرعت به هر چیز
از "عرب سِت" تا ویزای شنگن و
تا دیدار با وزیر مختار
فالوده می خورند از شیراز تا واشنگتن
برو بیا دارند با خرگوش ها و
سوسمارهای عبدالعزیز
فلسطین، نه
زینبیه ، هرگز
جهاد، اصلا و ابدا
اما قمه، حتما
چلوکباب ، همیشه
و مرجعیتی که مُهر می شود دهانش
به مُهر و مِهر ملکه
و زاریا، شیراز نیست
لندن نیست
که زاریا، قدس است و کربلای حسین(ع) است
و زینت ابراهیم
زینب زمانه ی ماست
«عزیزان من فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است. چراکه فرهنگ به معنای هوایی است که ما تنفس می کنیم. اگر این هوا تمیز باشد آثاری دارد و اگر کثیف باشد آثار دیگری دارد. فرهنگ یک کشور مانند هواست.
ان شاالله تصمیم داریم گزیده هایی از کتاب "دغدغه های فرهنگی" که شرح مزجی از یکی از سخنرانی های رهبر عزیز است را بصورت هفتگی در وبلاگ بگذاریم. به این امید که موجی هرچند کوچک از جریان عظیم انقلاب بسوی ظهور باشیم .
جریان روشنفکری بیمار
اربعین بهترین تعطیلات بچه هیاتی هاست. با بهم ریختن همه ی قواعد دنیای امروز. زدن به دریای سختی ها در عصر عافیت طلبی... یک ماجراجویی بدون حساب و کتاب در دوران عقل حسابگر... چشیدن نیم خورده ی دیگران در زمانه ی وسواس های مالیخولیایی بهداشت... خوابیدن در همسایگی خطر در روزگار ترور و وحشت... دوست داشتن بی دلیل دیگران در عصر کینه و اضطراب... فروریختن مرزهای جغرافیایی و نژادی در روزگار تعصبات شیطانی... ایثار کردن همه ی زندگی در زمانه ی شح نفس کنازها... و من یوق شح نفسه فاولاءک هم المفلحون
گویا این چند روز تمرینی برای شیوه ی زندگی در دوران حکومت حضرت صاحب الامر عج است. اگر قواعد عجیب و غریب این چند روز را نمی دیدیم، درک عالم مهدوی ناممکن بود.
(وحید یامین پور)
بیش از دو ماه از دوره ی آبزیر می گذره ، دوره ای بیاد ماندنی مطمئنا دل همه ی جهادیا حتی اونایی که نیومده بودند تنگ شده (البته من بیشتر) بخاطر همین تصمیم گرفتم یه سری از عکس های دوره رو تو وبلاگ بزارم بلکه دلمون باز بشه!!
اگه پست های قبلی دوره رو نخوندید برید اینجا
بخری یا نخری ماکه خریدار
توییم
ای طبیب همگان
ماهمه بیمار توییم
بِبَری یا نبری کرب وبلا خود
دانی
ما همه مشتری هر شب
بازار توییم
ردکنی یا نکنی جای دگر نیست مرا
شاه عطشان نظری کن که
گرفتار توییم
بوسه از خاک کف پای حسین میچسبد
ماهمان سینه زن و عبد
خطاکار توییم
پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR در آستانه سالروز تسخیر لانه جاسوسی در ۱۳ آبان ۵۸ کلیپ صوتی «ننگ به نیرنگ تو» را درباره خوی استکباری آمریکا و رفتار فرعونگونه این دولت مستکبر منتشر میکند.
سخنان حضرت آیتالله خامنهای که در این صوت میشنوید:
نسلهای بشری از دست زورگویان تاریخ سیلی خوردهاند. این زورگویان یک روز در چهرهی فرعونها و قارونها بودند، یک روز در چهرهی ابوجهلها و ابولهبها بودند، یک روز در چهرهی قدرتمندان زورگوی زمان ما هستند. اینها خطرشان از خطر فرعونها بیشتر است.
دیدار سران و معتمدان عشایر کردستان ۱۳۸۸/۰۲/۲۴
آمریکا ۲۵ سال در این کشور حاکمیّت مطلق داشته است؛ در زمینههای اقتصادی، در زمینههای سیاسی، در زمینههای امنیّتی، در زمینههای سیاست خارجی، در ایران حرف حرف آمریکاییها بود.
آمریکا در کشور ما فرعونیّت میکرد، مثل فرعون: یَستَضعِفُ طآئِفَةً مِنهُم یُذَبِّحُ اَبنآءَهُم وَ یَستَحیِ نِسآءَهُم؛ با مردم ما اینجور رفتار میکردند؛ موسای زمان آمد، تختوبخت این فرعون و دنبالهروهای او را واژگون کرد و از بین برد؛ انقلاب این است. یکسال و دو ماه بعد از همین حادثهی شهریور -یعنی در آبان ۱۳۵۸- جوانان امام بزرگوار ما، جوانان پیرو خطّ امام، رفتند این جاسوسخانهی آمریکا را فتح کردند؛ آمریکاییها را دستبسته و چشمبسته اسیر خودشان کردند؛ موسی ایندفعه فرعون را اینجور شکست داد.
دیدار اقشار مختلف مردم ۱۳۹۴/۰۶/۱۸
سومین شمارهی «خط حزبالله» با گزارش ویژهای درباره اهمیت استراتژیک سوریه در محور مقاومت و غفلت سهلانگاران از نقشهی نظام سلطه در این باره منتشر شد.
نشریهی «خط حزبالله» به عنوان رسانهی مکتوب پایگاه اطلاع رسانی KHAMENEI.IR با هدف انتشار در محافل انقلابی، نمازهای جمعه، هیأتهای مذهبی و پایگاههای بسیج منتشر می شود.
«خط حزبالله» تلاش دارد تا با بهرهگیری بیواسطه از اندیشهها و بیانات حضرت آیتالله العظمی خامنهای، راهبردها، رویکردها و مواضع مناسب با رویدادهای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی کشور، منطقه و جهان را به جامعه انقلابی کشور پیشنهاد کند.
«خط حزبالله» با اتکا به شبکهی گستردهی جوانان مؤمن و انقلابی کشور و بر بستر انگیزهی انقلابی، پیام رهبر انقلاب اسلامی را به مخاطبان میرساند.
این نشریه را از اینجا دریافت کنید.
نسخه مطالعه (اندازه A۴) | نسخه چاپی (اندازه A۳)
همچنین، نشریهی «خط حزبالله» در دههی اول محرم، اقدام به انتشار ویژهنامه مخصوص این ایام میکند. مطالب این ویژهنامه برگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب دربارهی نهضت حسینی و قیام عاشوراست. این ویژهنامه با بخشهایی چون احکام شرعی عزاداری، هیات، منبر، یاران امام حسین در بیان رهبر انقلاب، محصولات عاشورایی و تحلیل قیام عاشورا در دسترس مخاطبان و همراهان «خط حزبالله» خواهد بود. ویژهنامه در پنج شماره و در روزهای ۲۳، ۲۵، ۲۷ و ۲۹ مهرماه و شمارهی پنجم نشریه در روز اول آبان منتشر خواهد شد.
این حاجیهای عزیز، این حجاج محترم و نورانی یقیناً جزو بهترین مقدمهسازان فرج حضرت خواهند شد. چرا که مظلومیتی از این بالاتر نبود که حجاج در اوج تشنگی، بیپناهی، در یک لباس احرام، کفن پوش در واقع آماده ملاقات خدا بودند در یک نقطهای محاصره بشوند و اینگونه مظلومانه به شهادت در واقع برسند.
مطمئن باشند همه خانوادههای محترم داغدار و ملت شریف ایران که این داغ و مصیبت بسیار بزرگ، یک نویدی را هم در دل خودش به ما میدهد و آن نوید چیزی جز فرج حضرت و نابودی ظالمان نیست. شاید باید مسلمانان در روز عید قربان اینچنین قربانی بدهند تا منافقان رسوا شوند.
بد نیست این بار از حال وهوای بچه های جهادی این دوره بگم. 9نفر بودیم والبته با خانم ملاکریمی و حاج آقا شعبانی می شدیم 11تا. دوره تو منطقه ای بود که تا حالا نرفته بودیم یعنی آبزیر. و فقط 3نفر از این 9 نفر دوره دیده بودند و بقیه بچه های ورودی 93 بودند که از اردو تشکیلاتی مشهد اول تابستان جهادی شده بودند. (جای خیلی ها خالی بود)
دوره ای که تقریبا همه چیزش دقیقه نود، و کاملا فرا اراده ی انسان جور می شد، حتی گوجه هایش!!! در کل دوره در هر لحظه با عدم قطعیت همراه بود.
بخاطر شرایط روستا همه ی مواد غذایی را همراه خودمون برده بودیم از برنج و سیب زمینی پیاز گرفته تا نمک و ادویه. و غذا رو یکی از اهالی روستا برامون می پخت.
بیش ازهر دوره ی دیگه ای تلاش و پویایی تو جهادیا موج می زد. با همه ی خستگی های جسمی که تو هر دوره ای هست اما همه سر ساعت بیدار می شدند و بیدار کردن بچه ها که گاهی معضل دوره هاست اصلا وجود نداشت. همدلی و همراهی بچه ها انرژی مضاعفی را به گروه می داد.
صبر و حمایت مسئول دوره ، مسئولیت پذیری تدارکات که برای کلاس سرودش هم کلی انرژی گذاشت ، پشتکار و جدیت مستند در ثبت تمام نکات ، دغدغه مندی تمام بچه ها برای آماده سازی محتوای کلاساشون مخصوصا اونی که بعدنماز صبح با جدیت مطالبش رو مرور می کرد. یا دیگری که حتی زنگ های تفریح هم استراحت نمی کرد و تمام وقت با بچه های خردسال بود. یا اون کسی که می گفت این اولین باریه که تو زندگیم این قدر برون گرا شدم و تمام انرژیش رو برای کلاسش گذاشته بود. یا دیگری که برای بهتر شدن کلاسش پیوسته در حال مطالعه و مشورت بود و قدیمی با سابقه 12 دوره که شمع محفلمان بود. و البته همراهی پدرانه ی حاج اقا شبانی و دوستی و صمیمیت خانم ملا کریمی را هم نباید از قلم انداخت.
و البته فضای پرشوری که بچه های حکمت جو در دو روز اول دوره ایجاد کرده بودند هم پر از خاطره است و آقای دوستانی(مسئول حکمت جوها) که خضوع و سادگی در وجودشان موج می زد. همه و همه دیدنی های این دوره بودند.
و مثل همیشه توسل شبانه ی گروه به ائمه فضای دوره را از هر آلودگی پاک می کرد.
در پایان هم می گوییم :"و اذا فرغت فنصب و الی ربک فرغب "(سوره انشراح)
و براستی که این راه هیچ پایانی ندارد و در راه رسیدن به خدا هرتوقفی بی معناست.
منتظر عکس ها باشید...