سفیر عشــــــــــــق...
به لطف خدا و کرم امام حسین مراسم زیارت عاشورای محرم94هم به خوبی برگزار شد
وخاطراتش به یادگار های دفتر قلبم تبدیل شد.
حال و هوای مشکی پوش دیوار ها سو سوی شمع ها یاد بود های بچه ها...
همه و همه در خاطره ای به گوشه دنج دلم تبدیل می شود
روزهایی که یکی دونفر در جلوی دفتر می نشستند و شروع به خواندن زیارت عاشورای حسین می کردند و کم کم نوکران حسینی می آمدند و پشت سرشان شروع به خواندن...
زیبا تر آن که بعد از جلسه بلند می شدی و می دیدی چقدر عاشق حسینی به حد گنجایش خیمه حسین پشت سرت نشسته اند
و بیشتر غمی بر قلبت سنگینی می کرد وقتی یاد مسلم ابن عقیل می افتادی که به چه شوقی بر عهد و وفای کوفیان حساب کرد و پیش نماز شد..
و غربت اهل بیت و خاندان حسین را بیشتر حس میکنی وقتی به یاد سلام آخر نماز مسلم می افتی...
پ.ن:چندروزی بیشتر بچه ها نمونده خیلی مراقب باشید خیلی قدر بدونید روز هایی رو که تمام کائنات وسینه زنان حسینی و فرشتگان و زمینی ها و آسمانی ها بی تاب آمدنش بودند خیلی از فیوضات رو این روز ها و شب ها به ادم می دند از دستش ندهید..
عکس مربوط به فضا سازی دفتر جهاد به مناسبت محرم 94
من دو روز بیشتر نتونستم برم ولی واقعا همون دو روزم خیلی باصفا بود...
ب خصوص وقتی ک با تعداد کم شروع میشد و اخرش میدیدی شلوغ شده... حس خیلی خوبی داشت...
و دادن یادبودها ب بچه هاواقعا اتفاق جالبیه